کد مطلب:210484 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:262

نیمه شب و امام صادق
شبی به دستور منصور (خلیفه ی عباسی) حضرت صادق علیه السلام را در نیمه های شب، با سر برهنه و بدون روپوش مناسب به حضور او آوردند. منصور با كمال جسارت و خشونت به آن حضرت علیه السلام گفت: ای جعفر! با این سن و سال، آیا شرم نمی كنی كه خواهان ریاست هستی و می خواهی بین مسلمانان فتنه و آشوب به پاكنی؟! سپس شمشیر خود را از غلاف بیرون كشید و قصد جان امام علیه السلام را نمود. ناگاه جناب پیامبر اسلام رسول خدا علیه السلام در نظرش متمثل شد كه خشمگین به او نگاه می كند؛ ترسید و شمشیرش را در غلاف نهاد. برای دومین بار نیز همین كار را تكرار كرد و باز رسول خدا صلی الله علیه و اله را با همان هیأت در برابر خود دید. این ماجرا تا سه بار اتفاق افتاد. سرانجام از ترس و به ناچاری از كشتن امام صادق علیه السلام منصرف گردید. [1] .



[ صفحه 70]




[1] همان.